چه روشهائی برای جراحی آبمروارید وجود دارد؟
1-Phaco(Phacoemulsification)
2- Extracapsular Cataract Extraction
3- MIC (Micro Incision )
تکنیک عمل فیکو چگونه است؟به طور کلی عمل آب مروارید شامل خارج کردن عدسی کدر شده و در اغلب موارد کار گذاشتن لنز مصنوعی داخل چشمی به جای عدسی طبیعی چشم است. با این وجود در بعضی شرایط نادر ممکن است لنزی داخل چشم کارگذاشته نشود.
متداول ترین برش ایجاد شده برای انجام این عمل، یک برش 3 میلیمتری، یعنی برشی کمتر از 3/1 سانتیمتر است. این برش به دلیل کوچک بودن احتیاجی به بخیه و ترمیم ندارد و پس از عمل خودبه خود بهبود مییابد.
جراح سپس یک دریچه دایره ای در کپسول عدسی- غشای بسیار نازکی که عدسی را میپوشاند- ایجاد کرده که این فرآیند capsulorhexis نامیده میشود که این عمل به دقت بسیار زیادی نیاز دارد زیرا ضخامت کپسول عدسی 1000/4 میلیمتر است.
در روش Phacoemulsification از امواج اولترا سونیک(مافوق صوت) برای شکستن عدسی به ذرات ریزتر استفاده میشود. این ذرات سپس با کمک یک لوله مکشی بیرون آورده میشوند. قسمت خلفی(عقبی) کپسول عدسی دستنخورده در جای خود باقی میماند تا عدسی مصنوعی بر روی آن کار گذاشته شود.
روش Extracapsular cataract extraction زمانی به کار میرود که عدسی بسیار سفت شده باشد و امواج به کار رفته در Phacoemulsification قادر به شکستن آن به ذرات ریزتر نباشند. در این روش برشی در حدود 10 میلیمتر در چشم ایجاد میشود و هسته عدسی به صورت یک تکه خارج شده و برش ایجاد شده نیاز به بخیه دارد.
در عمل فیکو عدسی داخل چشمی به صورت تاشو بوده و از طریق منفذ کوچک ایجاد شده به داخل چشم فرستاده میشود. این عدسی در مجاورت کپسول خلفی باز شده و اندازه اپتیک آن به 6 میلیمتر میرسد و به وسیله بازوهای کناری که به آنها haptic گفته میشود در داخل کپسول، محکم قرار می گیرد. معمولا" برای ثابت نگاه داشتن عدسیها در داخل چشم احتیاجی به بخیه وجود ندارد.
در حین جراحی چه اتفاقاتی میافتد؟این جراحی در شرایط فعلی و با پیشرفت تکنیکهای جراحی یک عمل سرپائی بوده و احتیاج به هیچ آمادگی خاصی نیست، اگرچه انجام یک سری آزمایشات روتین و مشاوره قلب و عروق قبل از آن الزامی است. اغلب از بیماران خواسته میشود که 1 ساعت قبل از جراحی در بیمارستان حاضر شوند. قبل از جراحی از قطرههای چشمی برای کاهش درد، کاهش التهاب، کاهش احتمال خطر عفونت و برای بازکردن کامل مردمک استفاده میشود. برای انجام این جراحی از بیحسی موضعی استفاده میشود. در حین این عمل فرد کاملا" بیدار و هوشیار است اما ممکن است بنا به درخواست بیمار یا صلاحدید پزشک از داروهای آرامبخش ضعیف استفاده شود. معمولا" از فرد خواسته میشود که در حین عمل به نور میکروسکوپ جراحی نگاه کند. این جراحی معمولا" 20 تا 30 دقیقه طول میکشد و پس از آن بیمار برای 1 ساعت تحت مراقبت بوده و سپس میتواند به منزل رود.
بعد از جراحی چه اتفاقی میافتد؟معمولا"
از بیمار خواسته میشود که همان روز یا روز بعد برای بررسی مجدد چشم به
پزشک مراجعه کند. بسته به نوع جراحی به کار رفته و تصمیم پزشک ممکن است از
فرد خواسته شود که از پوشش محافظ به خصوص در هنگام خواب استفاده کند. در
چند هفته اول پس از جراحی شخص نباید چشمان خود را مالش داده و همچنین از
وارد کردن فشار برروی آنها باید خودداری کند. برای بیمار، قطرههای چشمی ضد
التهاب و آنتی بیوتیک تجویز میشود و سپس درمدت 1 ماه بعد از عمل این
داروها بهتدریج قطع میشوند.
معمولا" روز عمل یا روز بعد از عمل او
میتواند فعالیتهای معمول خود مانند خواندن کتاب و تماشای تلویزیون را
انجام داده اما برای ارزیابی دید و تعیین نمره عینک جدید باید بین 3 تا 4
هفته صبر کند. اکثر بیماران بعد از عمل، جهت مطالعه نیاز به عینک داشته اما
در 90% موارد برای دید دور دیگر نیازی به عینک ندارند.
عوارض بعد از جراحی کدامند؟با وجود اینکه جراحی آب مروارید یکی از کم عارضه ترین عملهای جراحی میباشد، به ندرت ممکن است مشکلاتی نیز پدید آید. این عوارض میتواند از ازدست دادن بینائی تا یک التهاب خفیف متغیر باشد. به طورکلی از دست دادن بینائی بسیار نادر بوده اما ممکن است به دلیل التهاب یا خونریزی چشمی در حین عمل یا جداشدگی شبکیه- که ممکن است ماهها یا سالها پس از جراحی رخ دهد- اتفاق بیافتد. اغلب عوارض جزئی بوده مانند تورم قرنیه یا شبکیه، افزایش فشار داخل چشم و پلک ملتهب که با تجویز دارو بهبود مییابد. 98% موارد جراحیهای آب مروارید بدون به وجودآمدن عارضهء خاصی با موفقیت انجام میشود و در 95% موارد دید فرد بهتر میشود. در اشخاصی که دید آنها بعد از جراحی بهتر نمیشود معمولا" یک بیماری زمینهای چشمی مانند دژنرسانس وابسته به سن ماکولا، رتینوپاتی دیابتی یا بیماریهای دیگری وجود دارد.
اگر عدسی هر دو چشم کدر شده باشد آیا عمل آنها در یک جلسه صورت میگیرد؟معمولا" در این حالت، جراح در دو جلسه مختلف این عمل را برای چشمها انجام میدهد. در واقع جراح صبر میکند تا فرآیند ترمیم چشم عمل شده انجام شود و سپس جراحی چشم دوم را انجام خواهد داد. بین عمل دو چشم می تواند بین 1 تا 3 هفته فاصله گذاشته شود.
انجام چه آزمایشاتی قبل از عمل جراحی لازم است؟چشم پزشک معمولا" قبل از جراحی با استفاده از سونوگرافی( امواج مافوق صوت) و یا دستگاه IOLMaster اندازه و شکل چشم شما را دقیقا" ارزیابی میکند تا بتواند قدرت عدسی داخل چشمی مورد نیاز را مشخص کند.
انواع لنزهائی که بعد از عمل در چشم کارگذاشته میشوند کدامند؟
o لنز تککانونی(مونوفوکال)
o لنز چند کانونی(مولتیفوکال)
لنزهای چندکانونی، باعث تمرکز همزمان نور از فاصلهء دور و نزدیک میشوند، بنابراین وابستگی افراد به عینک و یا لنزهای تماسی را کاهش میدهند. در حال حاضر دو نوع رفراکتیو و دفراکتیو این نوع لنزها وجود دارد که هریک دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. در صورت استفاده از لنزهای Refractive دید دور و دید متوسط عالی بوده و دید نزدیک نیز قابل قبول میباشد اما ممکن است که فرد برای دیدن جزئیات مشکل داشته باشد.
در صورت استفاده از لنزهای Diffractive دید نزدیک(دید مطالعه) خوب بوده و دید دور نیز خوب است اما ممکن است که دید متوسط دچار اشکال باشد. مثلا" ممکن است لازم باشد که فرد فاصله خود با کامپیوتر را کم کرده و یا اندازه فونتها را افزایش دهد. همینطور ممکن است بعضی از افراد در شب هاله های نورانی در اطراف منبع نور ببیند.
o لنزهای تطابقی )Accommodative): عدسی چشم انسان به طور طبیعی برای دید نزدیک واضح و شفاف، تطابق مییابد، فرآیندی که با افزایش سن و کاهش قدرت انعطاف پذیری عدسی به تدریج کاهش مییابد. لنزهای تطابقی نیز از موادی ساخته شده اند که سعی میشود مانند عدسی طبیعی انسان قدرت تطابق داشته باشد، اگرچه تطابق ایجاد شده توسط این لنزها کمتر از میزان مورد نیاز انسان است.
در صورت وجود عیوب انکساری، آیا استفاده از لنزهای داخل چشمی باعث اصلاح عیوب انکساری خواهد شد؟
در
بیمارانی که نزدیک بینی یا دوربینی قابل توجهی دارند، با افزایش دقت
دستگاه های اندازه گیری و محاسبه نمره لنز داخل چشم، بیش از 90% بیماران،
بعد از عمل در محدوده ای قرار می گیرند که جهت دید دور احتیاجی به عینک
ندارند. در بیمارانی که دارای آستیگماتیسم قابل توجهی هستند، بایستی از
برش های خاصی ضمن عمل یا عدسی های داخل چشمی توریک( جهت اصلاح
آستیگماتیسم) استفاده نمود ولی درهرصورت احتمال باقیماندن بخشی از
آستیگماتیسم در این بیماران وجود دارد.
آیا ظاهر چشمان فرد بعد از عمل آبمرواید تغییر خواهد کرد؟خیر. بعد از عمل آب مروارید ظاهر چشمان فرد تغییر نخواهد کرد. یعنی سایر افراد، با نگاه کردن به چشم بیمار متوجه انجام عمل آب مروارید در آن نخواهند شد. تنها تفاوت در این است که ممکن است عدسی داخل چشمی به دلیل شفافیت زیادی که دارد باعث انعکاس نور شده درخشان تر از عدسی خود بیمار باشد.
Second Cataract یا aftercataract یا آب مروارید ثانویه چیست؟این
حالت زمانی اتفاق میافتد که قسمت خلفی کپسول عدسی که برای حفاظت از لنز
داخل چشمی کارگذاشته شده در چشم در محل خود باقی مانده است تیره شده و
باعث ایجاد کدورت بینائی میشود. این حالت که "کدر شدن کپسول خلفی" نیز
نامیده میشود ممکن است که ماهها یا سالها بعد از جراحی آب مروارید
اتفاق بیافتد و امروزه با بهبود تکنیک های عمل جراحی و تغییراتی که در
طراحی لنزهای داخل چشمی صورت گرفته است، بروز این مشکل به اندازه قابل
توجهی نسبت به گذشته کاهش یافته است. در حالی که در زمان استفاده از لنزها و
تکنیک های قدیمی تا 50% بیماران نیاز به کپسولوتومی داشته اند، امروزه
کمتر از 10% بیماران بعد از عمل کاتاراکت نیاز به این جراحی دارند. علت
این کدورت، رشد سلولهای کپسول خلفی میباشد. درمان "کدورت کپسول خلفی"
ساده و سریع است. برای درمان این حالت از YAG laser capsulotomy استفاده میشود که در این تکنیک از لیزر برای بازکردن منفذی در کپسول استفاده میشود تا به نور وارد شده به چشم اجازه عبور بدهد. Capsulotomy به معنای برش و ورود به کپسول و YAG مخفف Yttrium-aluminum-garnet نوع دستگاه لیزر است.
انجام
این تکنیک که یک عمل سرپائی است معمولا" کمتر از 5 دقیقه طول میکشد. بعد
از آن معمولا" شما در حدود 1 ساعت در مطب پزشک میمانید تا ایشان مطمئن
شوند که فشار چشم شما افزایش نیافته است.
مواد غذایی مناسب برای تقویت بینایی
چای سبز این ماده غذایی با داشتن مقدار فراوان ویتامین C و ویتامین E و همچنین کاروتنوئید زیاکسانتین و لوتئین به تقویت چشم کمک می کنند و نوشیدن یک فنجان چای سبز در روز، راه مناسبی برای تقویت بینایی است.
هویج، استفاده از این کلمه ممکن است برای شما تکرار مکررات باشد ولی متخصصان تغذیه تنها به یک دلیل، مصرف این ماده غذایی را توصیه میکنند و آن وجود مقادیر فراوان ویتامین A در هویج است. آنها میگویند: اگر در روز فقط یک هویج بخورید نیاز روزانه شما به این ویتامین تامین خواهد شد.
گوجهفرنگی، گوجه فرنگیها سرشار از لیکوپن هستند و لیکوپن آنتیاکسیدانی است که برای سلامت چشم نیز بسیار مفید است.
طبق گزارش انجمن سرطان آمریکا، لیکوپن مادهای است که خطر ابتلا به بیماری حاد لکه زرد چشم را که میتواند منجر به نابینایی شود کاهش میدهد.
سیر، اکثر اوقات مصرف این ماده غذایی برای تقویت قلب توصیه میشود ولی این بار متخصصان، استفاده از آن را برای تقویت بینایی توصیه میکنند.
سیر، دارای مقدار قابل توجهی سلنیوم است و سلنیوم نیز مانند لیکوپن از ابتلای چشم به بیماریهای مختلف پیشگیری میکند.
اسفناج و دیگر سبزیجات برگی تیره رنگ نیز به خاطر داشتن مقدار فراوان ویتامین C و کاروتنوئیدها برای سلامت چشم و دیگر قسمتهای بدن مفیدند و بهتر است از این ماده غذایی هر روز در برنامه غذایی خود، استفاده کنیم.
منبع: همشهری آنلاین
فواید پسته برای سلامتی!
پسته چه مزایایی برای سلامتی دارد؟
پسته که در اصل متعلق به آسیای غربی است اما هزاران سال است که در حوزه دریای مدیترانه شناخته شده و در استرالیا، نیومکزیکو و کالیفرنیا در سال 1854 بعنوان یک درخت معرفی شد. این روزها پسته یک تنقلات بسیار خوشمزه و مغذی به حساب میآید که فواید بسیار زیادی نیز به بدن میرساند.
در زیر به 7 فایده پسته برای سلامتی اشاره میکنیم که ممکن است باعث شود از آن به طور منظم در برنامهغذایی روزمرهتان استفاده کنید.
سلامت قلب
مطالعات نشان داده است که پسته بعد از یک دوره مصرف کوتاه، کلسترول بدن خون (LDL) را کاهش داده و کلسترول خوب خون (HDL) را افزایش میدهد. پسته که سرشار از آنتیاکسیدان هایی مثل ویتامین A و E میباشد، با التهاب مقابله کرده، از رگهای خونی محافظت کرده و خطر بیماریهای قلبی را پایین میآورد. حتی مصرف کم پسته هم میتواند سطح لوتئین، آنتیاکسیدانی که برای محافظت دربرابر LDL اکسیدشده کاربرد دارد، را بالا ببرد و احتمال بیماری قلبی را کاهش دهد.
کمک به دیابت
خوردن پسته به پیشگیری از دیابت نوع 2 کمک میکند. 60 درصد از ارزش غذایی روزانه توصیهشده از فسفر معدنی فقط در یک فنجان پسته وجود دارد. فسفر همچنین با کمک به شکسته شدن پروتئینها به آمینواسید، به تحمل گلوکز نیز کمک میکند.
سلامت خون
پسته منبع بسیار خوبی از ویتامین B6 میباشد. این ویتامین برای ساخت هموگلوبین، پروتئین مسئول حمل اکسیژن در جریان خون به سلولها، لازم بوده و همچنین مقدار اکسیژن حمل شده را نیز افزایش میدهد.
سیستم عصبی
ویتامین B6 که در پسته وجود دارد تاثیرات بسیار خوبی نیز بر سیستم عصبی بدن دارد. مولکولهای پیامآور که آمین نامیده میشوند برای رشد به آمینواسید نیاز دارند که درمقابل برای ساخت به ویتامین B6 متکی هستند. علاوه بر این، B6 نقش بسیار مهمی نیز در ساخت مایلین دارد که پوشش محافظ دور فیبرهای عصبی است که پیامرسانی مطلوب بین عصبها را مقدور میسازد. علاوه بر این، ویتامین B6 به سنتز سروتونین، ملاتونین، اپینفرین و گاما-آمینوبوتریم اسید یا GABA، آمینواسیدی که انتقال تکانههای عصبی را در دستگاه عصبی بدن ممکن میسازد، مربوط است.
سلامت چشم
پسته حاوی دو کاروتینوئید است که در بقیه آجیلها یافت نمیشود. این کاروتینوئیدها که لوتئین و زآکسانتین نامیده میشوند، بعنوان آنتیاکسیدان محافظ عمل میکنند و از تخریب بافتهای بدن درمقابل رادیکالهای آزاد جلوگیری میکند. رادیکالهای آزاد موجب زوال ماکولا مرتبط به سن میشود که یکی از دلایل اصلی مشکلات بینایی و کوری اکتسابی است.
سیستم ایمنی
یک سیستم ایمنی سالم به مصرف ویتامین B6 بستگی دارد که پسته سرشار از آن است. مصرف بیش از اندازه ویتامین B6 اما فعالیت مغز را کند کرده و تاثیرگذاری سیستم ایمنی بدن برای مقابله با عفونتها را نیز کاهش میدهد. ویتامین B6 موجود در پسته همچنین به بدن کمک میکند گلوبولهای قرمز سالم بسازد و به حفظ سلامت غدد لنفاوی مثل غده طیموس، طحال و گرههای لنفاوی کمک میکند تا از تولید کافی گلوبول سفید خون که از بدن درمقابل عفونتها خفاظت میکند مطمئن شود.
سلامت پوست
پسته منبع بسیار خوبی از ویتامین E است که یک آنتیاکسیدان محلول در چربی بسیار عالی است و برای حفظ یکپارچگی غشای سلولی لازم بوده و معمولاً برای داشتن پوستی سالم و زیبا توصیه میشود. ویتامین E از پوست دربرابر تخریب ناشی از اشعات UV محافظت کرده و به این ترتیب از پیر شدن زودرس و سرطان پوست حلوگیری میکند.
قسمت های مختلف چشم انسان عبارتند از: پلک ها، ملتحمه، قرنیه، لیمبوس، صلبیه، عنبیه، مردمک، عدسی،اتاقک قدامی، مشیمیه، فضای خلفی و زجاجیه، شبکیه، عصب چشم و عضلات چشم.
پلک ها:
پلک ها؛ بافت های منحصر به فردی هستند که پوشش مخاطی متحرکی را تشکیل می دهند که تمام سطح کره چشم را می پوشاند . بنابراین پلکها خط مقدم دفاع سطح چشم در مقابل خشکی و آسیب ها می باشند . اگر پلکهادچاراختلالات آناتومیک یا عملکردی باشند ، اولین قدم درمانی در جهت بهبود وضع سطح چشم، اصلاح فیزیولوژی نرمال پلک است.حدود 100 مژه در پلک بالا و 50 مژه در پلک پایین وجود دارد که دقیقا قدام به صفحه تارسی خارج شده و به سمت جلو خم می شوند. مژه های فوقانی به سمت بالا و مژه های تحتانی به سمت پایین قوس برمی دارند که باعث گیر انداختن و جلوگیری از ورود اجسام ریز به داخل سطح کره چشم می شوند.
ملتحمه:
ملتحمه یک لایه شفاف محافظ است که سطح داخلی پلک ها و روی سفیدی کره چشم را می پوشاند.در واقع ملتحمه یک اپیتلیوم مخاطی است که از محل اتصال پوستی مخاطی لبه پلک تا لیمبوس قرنیه ای - صلبیه ای ادامه یافته است . مساحت ناحیه ملتحمه بیشتر از سطح کره چشم و پلکهاست و باعث ایجاد چندین چین می شود. چین ها در فورنیکس ها برجسته تربوده وبرای حرکت کره چشم لازم هستند . در سمت داخل، فورنیکس وجود ندارد و چین ملتحمه ایجاد چین نیمه هلالی را می کند.
قرنیه:
قرنیه(Cornea) راهی است که از طریق آن اطلاعات بینایی از دنیای خارج وارد چشم می شود. بنابراین، یک بافت اپتیکی کاملا تخصص یافته است که بایدشفافیت وتوانائی انکسار نور مرئی آن حفظ شده و در مقابل نیروهای خارجی مثل خشکی، تهاجم میکروبی و آسیب وضربه ها مقاومت کند.قرنیه بافتی است شفاف در جلوی چشم که در محل لیمبوس (حلقه دور قرنیه) به ملتحمه متصل میشود. قطر افقی آن 75/11 و قطر عمودی 6/1? میلیمتر است. ضخامت آن از مرکز به محیط افزایش مییابد (65/0- 52/0) میلیمتر. منابع تغذیه قرنیه ، عروق لیمبوس ، زلالیه و اشک است. قسمت سطحی قرنیه بیشتر اکسیژن خود را از اتمسفر میگیرد. ساختمان یکنواخت ، بیآب بودن و بیرگ بودن عوامل شفافیت قرنیه میباشد.اعمال جراحی لیزیک و یا لیزر برای تصحیح شماره عینک بر روی این قسمت انجام می گیرد. با انجام این گونه اعمال جراحی، انحنای قرنیه تغییر و شماره چشم اصلاح می گردد .
به گفته دیگر؛ قرنیه قسمت شفاف و شیشه مانند جلوی چشم میباشد که مقطعی از یک کره یا یک جسم بیضوی منظم است که از ورای آن قسمت رنگی چشم یعنی عنبیه دیده میشود. در واقع رنگ چشم وابسته به عنبیه است که از فردی به فرد دیگر متفاوت میباشد و قرنیه کاملا شفاف است. نور پس از عبور از قرنیه و عدسی چشم به شبکیه میرسد تا در آنجا تصویر تشکیل گردد و پس از فعل و انفعالاتی، اطلاعات این تصویر بصورت امواج الکتریکی-عصبی به مغز منتقل گردد و فعل بینایی کامل گردد. هر گونه اختلالی که در این مسیر بروز نماید سبب کاهش بینایی میشود. قرنیه اولین عنصر در این مسیر میباشد و وجود یک قرنیه شفاف و با شکل هندسی منظم، لازمه اصلی بینایی است
لیمبوس
لیمبوس محل آناتومیکی تبدیل اپیتلیوم اسکلرا و ملتحمه به قرنیه بوده و معتقدند که محل سلولهای بنیادی اپی تلیال قرنیه است. در لیمبوس، اپی تلیوم مطبق منشوری ملتحمه به اپی تلیوم مطبق سنگفرشی قرنیه و آستر مخاطی رگدار اپیتلیوم ملتحمه به یک شبکه پرعروق لیمبال ختم می شود. برای تامین غذا و اکسیژن سلولهای بنیادی لیمبوس که میتوزفعال دارند، این شبکه عروقی اهمیت دارد. علاوه بر این لیمبوس در تعیین حدود سلولهای ملتحمه از سلولهای قرنیه نقش دارد.
صلبیه:
صلبیه قسمت سفیدی چشم است که درامتداد قرنیه میباشد و تا پشت چشم و تاعصب بینایی ادامه می یابد. در واقع صلبیه بافت نسبتاً محکمی است که دورتا دور کره چشم به جز قرنیه را می پوشاند.
عنبیه:
عنبیه بخش رنگی پشت قرنیه است که رنگ چشم افراد را تعیین می کند.عنبیه به رنگهای مختلف مانند آبی، سبز، قهوهای، عسلی وغیره میباشد.
مردمک:مردمک، سوراخی است در وسط عنبیه که مقدار نور وارد شده به چشم را تنظیم می کند. وقتی چشم در محیط پر نور قرار می گیرد مردمک تنگ می شود تا مقدار نور کمتری وارد چشم شود؛ و بر عکس زمانی که چشم در محیط کم نور قرار می گیرد مردمک گشاد می شود تا نور بیشتری وارد چشم شود.
عدسی:
عدسی عضوی است محدب الطرفین ، قابل انعطاف، بدون رگ و شفاف با قطر 9 میلیمتر و ضخامت 4 میلیمتر که ما بین مایع زلالیه و زجاجیه چشم قرار دارد. و توسط زنولها به شیارهای بین جسم مژگانی اتصال دارد.عدسی در پشت مردمک واقع شده است و عمل تطابق و متمرکز کردن نور بر روی شبکیه را انجام میدهد.
در هنگام مطالعه، عدسی با تغییر انحنا خود این امکان را ایجاد مینماید که بتوانیم اجسام نزدیک را بخوبی ببینیم. این قابلیت از سن 45-40 سالگی به بعد، کاهش مییابد و بنابراین پیر چشمی عارض میگردد، بدین معنا که برای دید نزدیک و مطالعه نیاز به عینک جداگانه خواهد بود. هرگاه فردی به نزدیک نگاه میکند، انقباض عضله سیلیاری، کشش عدسی را کم میکند و لذا عدسی کرویتر شده و قدرت انکساری بیشتری پیدا میکند و تصویر جسم نزدیک را بر شبکیه میاندازد (عمل تطابق). در نگاه به دور عکس این حالت اتفاق میافتد. با پیر شدن و کاهش حالت ارتجاعی عدسی ، قدرت تطابق آن کاهش مییابد و فرد تار میبیند.این همان حالتی است که به آن پیر چشمی گفته می شود. آب مروارید که یکی از شایعترین بیماریهای چشم میباشد که بعلت کدر شدن عدسی چشم اتفاق می افتد.
اتاقک قدامی:
اتاقک قدامی فضای کوچکی است که بین قرنیه و عنبیه قرار دارد. در این فضا مایعی به نام زلالیه جریان دارد.در چشم مرتباً مقداری از مایع زلالیه تولید و ازطریق مجاری زاویه چشم خارج می شود . اگر به هر دلیلی تعادل بین تولید و خروج این مایع به هم بخورد مقدار مایع زلالیه در چشم افزایش پیدا می کند و فشار داخل کره چشم از حد طبیعی بیشتر می شود. بالا رفتن فشار چشم به پرده شبکیه و عصب بینایی آسیب می زند و باعث بیماری آب سیاه یا گلوکوما می شود.
مشیمیه:
مشیمیه پرده نازک سیاه رنگی است که دور شبکیه را احاطه کرده است. این پرده تعداد زیادی رگ های خونی دارد که مواد غذایی را به بخش هایی از شبکیه می رساند. به علاوه سلول های این لایه حاوی تعداد زیادی رنگ دانه سیاه ملانین است که رنگ سیاهی به این بخش از چشم می دهد. وجود رنگ سیاه مانع از انعکاس نورهای اضافی در داخل کره چشم می شود و به تشکیل تصویر واضحتر کمک می کند.
فضای خلفی و زجاجیه:
فضای خلفی چشم که محوطه پشت عدسی چشم است توسط زجاجیه که در واقع یک ماده ژله مانند شفاف است پر میشود. در بعضی شرایط مثل افزایش سن، ضربه به چشم، نزدیک بینی متوسط تا شدید، دیابت و .... ساختمان ژله مانند زجاجیه تغییر می کند و در بعضی جاها حالت آبکی پیدا می کند.این تغییرات بصورت اشکال متحرکی شبیه مو و یا بال مگس ( مگس پران) در میدان بینایی دیده می شوند. خصوصا در موقع نگاه به یک زمینه سفید و روشن این اشکال بیشتر جلب توجه میکند.
در صورتی که فردی به صورت حاد دچار مگس پران و یا احساس جرقه زدن (فلاشینگ) شود؛ باید از نظر احتمال سوراخ شدگی شبکیه معاینه شود.
شبکیه:
قسمت حساس به نور چشم است که در پشت چشم ، مابین زجاجیه و مشیمیه قرار دارد و شامل مجموعه ای از سلولهای حساس به نور و انواع مختلف نرونهاست. سلولهای استوانه ای مسئول دید سیاه و سفید هستند و سلولهای مخروطی رنگها را تشخیص می دهند. نرونهای میانی شبکیه نیز سیگنالهای بینایی رسیده را جمع آوری و اطلاعات را به عصب بینایی منتقل می کنند.
شبکیه از میلیونها سلول اختصاصی فتورسپتور (گیرنده نور)بنام سلولهای مخروطی و استوانه ای تشکیل شده است که شعاعهای نوری را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند و از طریق عصب بینایی به مغز منتقل می کنند. سلولهای استوانه ای توانایی دید در نور کم و سلولهای مخروطی توانایی دید رنگها را به ما می دهند .
ماکولا، که در مرکز شبکیه قرار دارد، محل تجمع بیشترین تعداد سلولهای مخروطی است. فوآ، فرورفتگی کوچکی در مرکز ماکولا، بیشترین سلول مخروطی را داراست. ماکولا مسئول دید مرکزی، دید رنگها و تشخیص دقیق جزئیات است.
لایه پیگمانته (رنگدانه دار) شبکیه مابین شبکیه و مشیمیه قرار دارد و حاوی ملانوسیتهایی است که مسئول رنگ سیاه آن هستند. این پیگمانها باعث می شوند تمام نورها داخل چشم جذب شود وچشم مانند اتاق تاریک عکاسی عمل کند.
عصب چشم:
عصب بینایی، در پشت شبکیه قراردارد که سیگنالها را از سلولهای فتورسپتور به مغز منتقل می کند . این عصب پیام های بینایی را از شبکیه به مغز ارسال می کند.در بعضی ازبیماریها مانند مولتیپل اسکلروزیس یا همان MS ، مسمومیت با الکل متیلیک (الکل چوب)، آب سیاه و.... عصب بینایی آسیب می بیند.